فشار سنگین به مجلس برای رای ندادن بهFATF، می خواهند منافع مردم ایران را فدای بازی سیاسی كنند
سنج نیوز فشار سنگین به مجلس برای رای ندادن بهFATF، می خواهند منافع مردم ایران را فدای بازی سیاسی كنند
پس از تصویب برجام در مجلس، این دومین مبحث پر تنش میان پاستورنشینان با طیف مخالفان دولت در بهارستان بوده است. تنش اصلی بر سر این است كه مخالفان دولت تصویب این لوایح را مانعی بزرگ بر سر حمایت مادی و معنوی از جنبش های آزادیبخش چون حزب الله لبنان می دانند. روی دیگر ماجرا اما این است كه در صورت نپذیرفتن شروط FATF، قسمت عمده ای از عملیات های بانكی و به تبع آن اقتصاد كشور قفل خواهند شد. مهم ترین این قفل ها از بین رفتن امكان نقل و انتقال پول با بانك های خارجی است. در ایام اخیر بخشی از این مورد در كشور خبرساز شد كه به بحث كنوانسیون پالرمو برمی گشت. پیشتر الحاق به كنوانسیون پالرمو در مجلس تصویب شده بود اما پس از آن مخالفان دولت بحثی را مطرح نمودند در خصوص اینكه در لایحه دولت، ترجمه این كنوانسیون اشتباه انجام شده است. شورای نگهبان هم با همین ایراد فعلاً مصوبه مجلس برای پیوستن به این كنوانسیون را تأیید نكرده است. تقابل های تازه بر سر مبحث FATF از خیلی پیشتر شروع شده بود و حالا چند هفته ای است كه با بحث كنوانسیون پالرمو وارد فاز تازه ای شده است. اما می توان انتظار داشت كه این تازه پیام های اول این تقابل باشد. پیش بینی اینكه صحن علنی مجلس در زمان بررسی این لوایح به محل تقابل جدی موافقان و مخالفان FATF تبدیل خواهد شد اصلاً كار سختی نیست. چه اینكه این تقابل از روز یكشنبه، یعنی زمانی كه بررسی كلیات این لوایح در مجلس آغاز شد، كلید خورد. در این روز نمایندگانی چون احمد سالك، مجلس را به عجله برای تصویب این لوایح تا پیش از مهلت 22 اردیبهشت كه مقرر است دولت امریكا نظر خود درباره برجام را اعلام نماید، متهم كردند. ضمن اینكه به موازات این بعضی از چهره های جریان مخالف دولت، تصویب این مورد در مجلس را خیانتی به جنش های آزادیخواه منطقه و روند مبارزه با اسرائیل دانسته اند. در این شرایط محمد جواد فتحی، عضو كمیسیون حقوقی مجلس در گفت و گو با «ایران» درباره ارزیابی خود از وضعیت این لوایح در مجلس از تلاشی پیگیر برای عدم تصویب آنها می گوید. او حتی معتقد می باشد كه بدون ورود رهبر معظم انقلاب به این بحث امكان تصویب آن در مجلس وجود نخواهد داشت. اما مسأله مهمتر تصویر نه چندان مطلوبی است كه این نماینده حقوقدان مجلس از تبعات عدم پذیرش شروط FATF برای كشورمان ترسیم می كند؛ قفل شدن كل سیستم بانكی كشور و شروع یك تلاطم جدید و گسترده ارزی قسمتی از این تبعاتی است كه فتحی معتقد می باشد در صورت عدم پذیرش FATF رخ خواهند داد. آخرین بار اوایل اسفندماه گذشته بود كه ایران از لیست FATF تعلیق شد اما این تعلیق دایمی نیست و برای دایمی شدن آن نیاز به پذیرش شروطی است كه توسط FATF اعلام شده است. این در واقع همان اصلاحاتی است كه مجلسی ها باید در قوانین مبارزه با پولشویی و منع تأمین مالی تروریسم انجام دهند. ضمن اینكه الحاق به كنوانسیون پالرمو و كنوانسیون منع تأمین مالی تروریسم هم شرط دیگری است كه مجلس باید آن را تصویب كند. محمد جواد فتحی معتقد می باشد كه مخالفان تصویب این موارد باید مسئولیت عواقب این تصمیم و اثرات زیانبار آن را هم برعهده بگیرند. وضعیت لوایح مربوط به بحث FATF در مجلس چگونه است و شما چه پیش بینی از سرنوشت این لوایح دارید؟ من چیزی كه از فضای مجلس و همین طور موضع گیری های بیرون از مجلس دریافتم این است كه لوایح مربوط به منع تأمین مالی تروریسم و مبارزه با پولشویی را نهایتاً اجازه نخواهند داد كه به تصویب مجلس برسد. فضا اصلاً به شكلی نیست كه بوی تصویب و تأیید این لوایح را در مجلس داشته باشد و این در شرایطی است كه همچنان برای بالا بردن رأی منفی نمایندگان برای این لوایح هم تلاشی پیگیر دیده می گردد. یعنی الان در مجلس جو غالب بر تصویب نشدن این موارد است و آیا این جو ناشی از فشارهای بیرون مجلس است یا چیزی دیگر؟ در FATF چهار مبحث مختلف مطرح شده است كه هر چهار مورد هم نیاز به مصوبه مجلس دارد. یكی بحث اصلاح قانون مبارزه با پولشویی است. دیگری اصلاح قانون منع تأمین مالی تروریسم است. مورد سوم الحاق به كنوانسیون منع تأمین مالی تروریسم است و مورد آخر هم الحاق به كنوانسیون پالرمو یا همان جرایم سازمان یافته است. من در كمیسیون قضایی دیدم كه مقاومت بسیار جدی شكل گرفته تا این موارد به نحوی كه نظر FATF را تأمین كند، تصویب نشود. یعنی تلاشی وجود دارد كه نظر FATF تأمین نشود و ما مواردی كه نظر آنها را تأمین می كنند را نپذیریم و اصلاحات را طبق نظر FATF انجام ندهیم. از كجا این مقاومت ها هدایت می شوند؟ بالاخره در كمیسیون حقوقی و در مرحله بعدی در صحن مجلس مقاومت هایی شروع شده است كه توسط خود نمایندگان شكل گرفته است. منظور سؤالم این بود كه آیا اینها از بیرون مجلس هم هدایت می شوند یا خیر؟ به هر حال نظر بیرون مجلس و فشارهایی كه آنجا شكل می گیرد و نهایتاً صورت خویش را در مجلس نشان می دهند، بی تأثیر نیستند. اینكه بگوییم این كوشش برای عدم اصلاح موارد مورد نظر FATF صرفاً نظر خود نمایندگان هست كه اساساً اینگونه نیست. مخالفتی كه ما الان در مجلس شاهد می باشیم تنها بخش پیدای این داستان است و گرنه بخش هدایت كننده این جریان و جایی كه فشارها تولید می شوند و به طیفی در مجلس خط داده می گردد همچنان بخش پنهان مبحث است كه البته خیلی ها می دانند كه این بخش پنهان كجاست و چیست، اما رسماً به آن اشاره ای نمی گردد. به نظر شما هدف از این تلاش ها چیست؟ واقعاً دغدغه انقلابی گری و مسائل ملی در آن دخیل است؟ این موارد هم هست اما قسمت كمی از ماجرا را شكل می دهد. چیزی كه برجسته است تلاشی است كه برای زمین زدن رقیب سیاسی داخلی كه الان به شكل دولت متجلی شده، صورت می گیرد. به نظر من برخی ها در داخل اقتصاد ملی و امنیت ملی را ابزار منازعه با دولت و جریان های رقیب خود كرده اند. بارها اخطار داده شده كه این كار مصداق بر شاخه نشستن و بن بریدن است اما امروز باید اخطار دهیم كه نپذیرفتن FATF به معنای بروز خطرات بسیار بسیار جدی و فراگیر، با سرعت فوق العاده زیاد برای كشور است. یعنی نپذیرفتن این موارد تأثیراتی دارد كه تحریم های هسته ای گذشته پای آن به نظر من شوخی هستند. منتقدان تصویبب این لوایح می گویند كه اگر ایران این موارد را بپذیرد عملاً نمی تواند سیاست خارجی خود در قبال جنبش های آزادیبخش چون حماس و حزب الله كه غرب آنها را تروریست می داند، ادامه دهد. در عمل آیا این ارزیابی از تأثیر پذیرش موارد مد نظر FATF صحیح است؟ ما خیلی راحت هم می توانیم به این دو كنوانسیون ملحق شویم و هم این دو قانون را به نحوی كه FATF از ما خواسته اصلاح نماییم و نه به تمامیت ارضی كشور، نه به امنیت ملی و نه به حیثیت نظام هیچگونه آسیبی نرسد. استدلال طرف مقابل در داخل هم فقط این است كه این موارد مانع می شوند كه ما به جنبش های آزادیبخش كمك نماییم و به حمایت های خود از آنها مانند حماس و حزب الله لبنان و... ادامه دهیم. اما این استدلال درست نیست. چون اولاً راه هایی حتی در صورت پذیرش این موارد برای كمك به جنش های آزادیبخش برای ایران وجود دارد كه قبلاً هم آزموده شده اند و ثانیاً نپذیرفتن FATF ما را دچار مشكلات داخلی بسیار پیچیده و گسترده ای خواهد نمود. ما هیچ چاره ای نداریم جز اینكه در شرایط فعلی به FATF ملحق شویم. مساله این است كه این الحاق چه ضرورتی دارد؟ الحاق ما به FATF باعث می گردد كه خیلی از این فسادهای مالی و اقتصادی كه در كشور وجود دارد یا مشكلات بانكی و اعتباری كه با آن درگیر هستیم از بین بروند یا اصلاح شوند. ضمن اینكه واقعاً با پذیرش FATF تمام راه های ما برای كمك به جنبش های آزادیبخش قطع نخواهند شد، تنها نیاز به طراحی و تدبیر جدید خواهند داشت. ما راه های زیادی برای كمك به این جنبش ها را تجربه كردیم و بخوبی آن را بلد هستیم و ریزه كاری های آن را می دانیم. این راه ها می توانند همچنان بعنوان مسیر ما برای كمك به جنبش های آزادیبخش باشند. مسأله دیگر این است كه تأثیر نپیوستن و قبول نكردن این موارد چه خواهد بود؟ اگر نپیوندیم، شبكه بانكی ما كلاً از كار خواهد افتاد و دیگر جز در داخل كشور، مطلقاً به هیچ دردی نخواهد خورد. شبكه بانكی ما همین الان به همین دلایل تقریباً فلج است كه طیفی در داخل می خواهند آن را به ناتوانی دولت ربط دهند، حال آنكه قفل بودن معاملات خارجی و ارزی ما درست ناشی از همین موارد است. ما اگر اصلاحات FATF را نپذیریم، مشكلات بانكی خویش را چند برابر پیچیده تر از چیزی كه الان هست، خواهیم كرد. امیدوارم اگر در نهایت مجلس این موارد را تصویب نكرد، مخالفان FATF اینقدر شجاعت و مردانگی داشته باشند كه پای تبعات آن بایستند و بعداً همه چیز را گردن دولت نیندازند. چون با نپذیرفتن این موارد سیستم بانكی كشور و بلافاصله پس از آن اقتصاد ما كاملاً قفل می شود، امكان تمام معاملات خارجی و ارزی از بین می رود، امكان جذب سرمایه گذاری های خارجی صفر خواهد شد و هیچ امكانی برای تبادل اقتصادی با دنیا وجود نخواهد داشت. این مانند همان شرایط حمل و نقل چمدانی پول به داخل كشور در اثر تحریم ها است، لیكن ابعاد آن بسیار بسیار وسیع تر خواهد بود. نپذیرفتن FATF دقیقاً به معنای این است كه دور كشور را دیواری بسیار بزرگ و بلند بكشیم و خویش را در داخل محبوس نماییم. به عبارتی نپذیرفتن FATF به معنای پذیرش خودخواسته حبس كامل اقتصاد كشور است. دوستانی كه مخالف پذیرش این موارد هستند، فقط یك طرف ماجرا را می گویند و آن هم بحث كمك به جنبش های آزادیبخش است كه شاید با اختلالاتی همراه شود، اما این طرف ماجرا را كه قطعی است و آن هم قفل شدن كل اقتصاد كشور است را نمی گویند. مخصوصاً در شرایطی كه ما اعتراضات دی ماه را تجربه كردیم و همه تا سطح رهبری نظام قبول دارند كه مشكلات معیشتی مردم و جامعه بسیار زیاد و در بعضی موارد غیرقابل تحمل برای برخی اقشار هستند، قفل شدن اقتصاد كشور تبعات بسیار خطرناكی خواهد داشت. بعد مبحث مهم تر این است كه یك اقتصاد قفل شده دیگر توان كمك به همان جنبش هایی كه مقرر است برایشان این هزینه را بدهیم هم نخواهد داشت. ضمن اینكه خارج از سیستم بانكی رایج در دنیا حتی كشورهایی مثل چین و هند كه روابط سیاسی نزدیكی با ایران دارند هم تن به ریسك معامله با كشورمان نخواهند داد. همین كشورها قبلاً نشان داده اند كه در شرایط ریسك تحریم یا از خیر معامله با ایران گذشته اند یا اگر معامله ای بوده، زیر بار ریسك پرداخت پول به كشورمان نرفته اند. دوستانی كه امروز نگران پذیرش FATF هستند، چند دقیقه وضعیت منابع بانكی بلوكه شده كشورمان در دوران تحریم نزد شریك تجاری بزرگی چون هند را به یاد بیاورند تا متوجه شوند كه آیا عدم پذیرش FATF برای ما زیان خواهد داشت یا خیر. ما در شرایطی هستیم كه برای عبور از بحران های داخلی و رساندن سطح اشتغالزایی كشور به میزان ضروری، نیازمند جذب سالانه حدود 200 میلیارد دلار سرمایه خارجی هستیم. حالا اگر به دوران انتقال چمدانی پول برگردیم و حتی شركای تجاری و دوستان ما هم نتوانند حساب های خودشان با كشورمان را تسویه كنند، با موج جدید بیكاری در كشور چه خواهیم كرد؟ به نظر من كسانی كه با این بحث مخالفت می كنند یا بیایند برای این موارد پاسخ بدهند و یا در همین شرایط مسئولیت تبعات آن را بپذیرند تا بعداً كسی بی جهت طلبكار نشود. شما به بحث انتقال چمدانی پول اشاره كردید. بازگشت به روش های حمل و نقل چمدانی پول كه در گذشته تجربه كردیم، در شرایط فعلی آیا امكانپذیر است؟ این كار عملاً گسترش بی حد زمینه فساد در كشور است و عملاً می توان آن را بر باد دادن منابع كشور دانست. هر چند نكته مهم هم این است كه برخلاف چند سال قبل، خیلی از طریق های حمل و نقل چمدانی پول هم تنگ یا به صورت كلی مسدود شده است. چون بالاخره ما با رصدهای جدید بانك مركزی امریكا مواجه هستیم كه حتی گاهی تا 40 دست، دلار این كشور را در بازار مورد رصد قرار می دهد. فدرال رزرو یا همان بانك مركزی امریكا یك دستورالعمل نسبتاً جدید دارد كه بر مبنای آن خیلی سریع جلوی نقل و انتقال دلار از حساب هایی كه به آنها مشكوك است را می گیرد و مسیر دست به دست شدن این پول ها را كاملاً رصد می كنند. این فرآیند هم منجر به مسدود كردن حساب های بانكی می گردد و هم در مواردی سبب ضبط اموال هم خواهد شد و مضافاً اینكه این حساب ها و صاحبان حقوقی و حقیقی آنها وارد لیست تحریم های امریكا می شوند. خب این یعنی بالا بردن ریسك برای كسانی كه زمینه نقل و انتقال دلار را به صورت چمدانی در سال های قبل فراهم می كردند. همین تلاطم اخیری كه در بازار ارز داشتیم، علی رغم خیلی از اظهار نظرهای نادرست، بیش از هر چیز به همین سیاست های جدید بانك مركزی امریكا برمی گشت كه امكان انتقال دلار و ارز را به كشور ما سخت كرده است. كمترین نتیجه آنی نپذیرفتن نظرات FATF این است كه ما یك تلاطم ارزی به مراتب بزرگ تر و وسیع تر و با ابعاد فراگیرتر را تجربه خواهیم كرد. اینها همان مواردی است كه من معتقدم مخالفان پذیرش FATF باید از الان مسئولیت آنها را هم گردن بگیرند. چون حتی راه های انتقال چمدانی ارز هم تا حد زیادی بسته شده است. ازاین رو من معتقدم نپذیرفتن FATF یك سری صدمه ها و مشكلات غیرقابل جبران برای كشور تولید می كند، در حالیكه پذیرفتن آن جلوی خیلی از مضرات را خواهد گرفت و ما هم می توانیم اهداف انقلابی خویش را از طرق دیگری پیگیری نماییم. با این تفاسیر پیش بینی شما این است كه این لوایح در مجلس تصویب نخواهند شد یا هنوز امیدی برای تصویب آن وجود دارد؟ با این شرایط به نظر من تصویب این لوایح در مجلس دشوار می باشد و برای گرفتن رأی نمایندگان باید مدافعان این لوایح و خصوصاً خود دولت بسیار بسیار فعال تر از این باشند و بدون رودربایستی و با صراحت كامل درباره عواقب عدم پذیرش این موارد صحبت كنند و توضیح دهند. ما اگر نتوانیم این لوایح را تصویب نماییم، حداقل باید كاری نماییم كه مخالفان آن، مسئولیت نپذیرفتن این لوایح را برعهده بگیرند و بعداً در مقام مدعی ظاهر نشوند. مضافاً اینكه باید این را هم توضیح دهم كه حتی در صورت تصویب مجلس، احتمال اینكه شورای نگهبان این مصوبه را رد كند هم زیاد است. پس در عمل در این شرایط چه می گردد كرد؟ من به نظرم می رسد در این شرایط كه شاهد آن هستیم، تنها راه اصلاح دو قانون مبارزه با پولشویی و منع تأمین مالی تروریسم و الحاق به دو كنوانسیون پالرمو و منع تأمین مالی تروریسم به دست با كفایت رهبر معظم انقلاب باز خواهد شد و ایشان باید حكمی در این رابطه بدهند و الا با این صحن مجلس و نظرات كمیسیون قضایی و خصوصاً عدم شناخت كه برخی نمایندگان مجلس از ماهیت این موارد، عمق مسائل مالی و تأثیرات فاكتورهای جهانی و بین المللی در سقوط اقتصاد ملی ما، بعید می دانم كه مجلس توان و اراده اصلاح موارد یاد شده را داشته باشد. اتفاقاتی كه اخیراً برای كنوانسیون پالرمو افتاده و آن را زیر ضرب برخی جریان های سیاسی برده آیا مقدمه چینی برای عدم پذیرش اصلاحات مد نظر FATF و الحاق ایران به كنوانسیون های ذكر شده نیست؟ به عبارتی آیا شما ارتباطی بین این مجموعه انتقادات با تصمیمی كه در ایام آینده باید در قبال FATF گرفته شود، می بینید؟ من اصولاً آدمی نیستم كه چندان اهل نظریه توطئه و سوء ظن بی جهت به رویدادها باشم. اما وقتی كه معاون رئیس جمهوری اعلام می كند كه ترجمه ای كه ما از كنوانسیون پالرمو در لایحه دولت داشتیم با آن چیزی كه در كمیسیون قضایی و صحن مجلس عنوان شد و نهایتاً به شورای نگهبان فرستاده شد، فرق دارد و متن ترجمه تغییر كرده، آدم را مشكوك می كند كه دست هایی دنبال این هستند كه این مورد تا زمانی كه ما فرصت ها را از دست بدهیم، حداقل به تعویق بیفتد. من همیشه نسبت به فعالیت سرویس های جاسوسی كشورهایی نظیر امریكا و اسرائیل در نهادهای مهم كشور مشكوك هستم و باید مواظب باشیم. اینكه ترجمه لایحه دولت در مسیر تصویب مجلس عوض شود، اصلاً مورد طبیعی نیست. همان گونه كه به نظر من ضربه زدن به اقتصاد كشور و قفل كردن كل سیستم بانكی ما هم تصمیم طبیعی نیست، هر چند ذیل سایه شعارهایی انقلابی صورت گیرد. ما بارها دیده ایم كه نتیجه خیلی از رفتارهای به ظاهر انقلابی و شجاعانه ما نهایتاً سود بردن دشمنان است و متضرر شدن ملت خودمان. به نظرم جا دارد یك بار هم كه شده به این نوع تصمیم گیری ها به شكل جدی شك نماییم. 1717
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب